اولین مسافرت
عروسکم دلبندم نباتم قربون صورت گردت برم امروز اومدم ازاولین مسافرتت که به ترکیه شهر ایغدیر رفتیم بگم عزیز دلم ما صبح که نمیشه گفت نیمه شب ساعت 2ونیم بامداد روز دوشنبه به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم خدا رو شکر تو تا اونجا همش خواب بودی با بابا برات یه جا تو عقب ماشین درست کرده بودیم که تو راحت بخوابی آخه وقتی تو بغلم میخوابی عرق میکنی خلاصه وقتی رسیدیم مرز تو رو تو کالسکت گذاشتیم خیلی اونو دوست داشتی برای اولین بار بود وقتی گذاشتیم اول پی پی کردی مجبور شدیم بریم نمازخونه مرز اونجا تمییزت کنیم خدا رو هزار مرتبه شکر مرز زیاد شلوغ نبود و ما به سرعت رد شدیم وقتی وارد مرز ترکیه شدیم پلیسای اونجا ازت خوششون اومده بود و ...
نویسنده :
♥ مامان معصومه ♥
19:30