مهیلانفس من و بابامهیلانفس من و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
مامان معصومه مامان معصومه ، تا این لحظه: 32 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
بابا محمدرضا بابا محمدرضا ، تا این لحظه: 33 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
هم دل شدن دلامونهم دل شدن دلامون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
وبلاگمونوبلاگمون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

دخمل مامان

دلتنگی بابایی

تقدیم به همسر نازم و مهیلای خوشگلم که این روزا غم دوریشون دیوونم کرده و دلم واسشون یه ذره شده خداجون این روزای دوری رو زودتر تمومش کن تا دوباره من بشم و همسر مهربونم و البته فسقلی خانوم همون فسقلی که واسه اومدنش ماه هاست که همه جا غوغاست و همه منتظر اومدنش واژه هایم رنگ باران دارد وقتی از تو می نویسم قلبم خیس دلتنگی است و چشمانم طوفان ی ... ...
6 ارديبهشت 1393

روزهای آخر

سلام مهیلام خوبی مامان میدونم این روزا خیلی دیر میام واست پست میزارم آخه میدونی بابایی هر هفته سه شنبه ها میاد و جمعه ها میره وقتی هم میاد سعی میکنیم کارهای عقب افتاده که واسه  اومدن تو گل دخترم مونده انجام بدیم امروز هم بابایی طبق معمول داره با اتوبوس میاد آخه قم هواپیما نداره اگه داشت چی میشد وقتی میاد دوست داریم بیشتر کنار هم باشیم چون بابایی اونجا تنهاست عسلم دیروز رفتم پیش دکترت واسه کنترل طبق معمول فشارم 14روی 8 بود وصدای تو فندقمم و شنیدم قربون اون طپش قلبت برم من دکتر واسم سونو نوشت من میخوام فردا یعنی 4شنبه برم تا بابایی هم باشه عزیزم فک کنم الان هفته هستی ولی دقیق شو اگه بریم سونو معلوم میشه ...
2 ارديبهشت 1393

سیسمونی دخمل خوشگلم

سلام دخمل نازم امروز اومدم چندتا عکس از اطاقت بذارم امیدوارم خوشت بیاد اینو رفته بودیم جلفا از اونجا واست گرفتیم اینم من و بابایی واسه اتاقت گرفتیم اینا هم چادر نماز و چادر مشکی و سجادت اینا رو هم مامانی واست بافته اینو هم مامانی واسه من بافته ...
29 فروردين 1393

خبرای جدید و گردنبند کعبه

سلام دخمل ناز نازی من خوبی دیگه چیزی نمونده بیای تو بغلم این هفته 3و 4  تا خبر دست اول دارم که به ترتیب اول هفته برات میگم شنبه رفتم  پیش دکترت صدای قلبت و شنیدم الهی من فدای صدای قلبت بشم که مثل گنجیشک میزد دکتر نوری معرفی نامه ی بیمارستان و داد واسه 25 اردیبهشت این یعنی دیگه چیزی نمونده دومی اینکه ناناشم شنبه وارد هفتگی شد سومی اینکه دوشنبه یعنی امروز باباجون ساعت 1ظهر از مکه تشریف آوردن زیارتشون قبول در ضمن واسه شما هم   گردنبند کعبه هم آوردن این هم عکسش مبارکت باشه و دست باباجون درد نکنه خدا سایه شون از سر ما کم نکنه چهارمی اینکه سه شنبه بابایی با اتوبوس داره میاد پیش ما البته ...
18 فروردين 1393

اولین دوری

سلام ماه من خوبی دخملم امروز خیلی ناراحتم آخه میدونی  امروز بابایی ما رو تنها گذاشت رفت قم امروز کلی گریه کردیم هم من هم بابا آخه این اولین دوریه  من وبابایی دخملم این سختی دوری فقط و فقط به خاطر تو گل دخترمه امروز هر جای خونه بو ی باباییه الان که اون نیست کی به من میرسه کی ناز منو میکشه من وبابایی خیلی بهم وابسته ایم ما عاشق هم هستیم برام خیلی سخته دوریش این دو سطر از متن را برای پاره ی تنم مینویسم: عشق من نازنین من میدونم این دوری برای تو هم سخته واین دوری رو هم به خاطر من هم به خاطر دخترمون تحمل میکنی میدونم برات سخته تنهایی برای منم سخته اینجا جات خالیه ولی همیشه توی قلبمی  اینو بدون نصف ...
15 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخمل مامان می باشد