مهیلانفس من و بابامهیلانفس من و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
مامان معصومه مامان معصومه ، تا این لحظه: 32 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره
بابا محمدرضا بابا محمدرضا ، تا این لحظه: 33 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره
هم دل شدن دلامونهم دل شدن دلامون، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره
وبلاگمونوبلاگمون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

دخمل مامان

خبرای جدید و گردنبند کعبه

1393/1/18 17:35
584 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل ناز نازی من خوبی دیگه چیزی نمونده بیای تو بغلم این هفته 3و 4  تا خبر دست اول دارم که به ترتیب اول هفته برات میگم

شنبه رفتم  پیش دکترت صدای قلبت و شنیدم الهی من فدای صدای قلبت بشم که مثل گنجیشک میزد دکتر نوری معرفی نامه ی بیمارستان و داد واسه 25 اردیبهشت این یعنی دیگه چیزی نمونده

دومی اینکه ناناشم شنبه واردهفتگی شد

سومی اینکه دوشنبه یعنی امروز باباجون ساعت 1ظهر از مکه تشریف آوردن زیارتشون قبول در ضمن واسه شما هم

 

گردنبند کعبه هم آوردن این هم عکسش مبارکت باشه و دست باباجون درد نکنه خدا سایه شون از سر ما کم نکنه

چهارمی اینکه سه شنبه بابایی با اتوبوس داره میاد پیش ما البته جمعه دوباره برمیگرده ولی عیبی نداره دو روزم دو روزه اون قدر دلم واسش تنگ شده که نگو درسته 2بار با وب دیدمش ولی بازم دلم براش تنگه

 عزیز مامان حالا دو سه خط از شما بگیم که چه قدر شلوغی میکنین هی از این ور به این ور میرین فدای لگد زدنت راستی اونروز که بابایی داشت میرفت شما رو هم بوسید ولی شما در جواب یه لگد محکم بهش زدین این چه کاری بود که کردین ولی کلی خندیدیم

خوب دخملم باید برم مواظب خودت باش و تا به دنیا اومدنت محکم بچسب به شکمم فعلا بای وبوس تا پست جدید

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

مامان بهار
18 فروردین 93 18:42
به سلامتی ....کم کم داره انتظار دیدن مهیلا کوشولو به سر میرسه ....ایشالا به سلامتی هفته های پایانی هم بگذره...مواظب خودتو و باش
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
اره چیزی نمونده منم دیگه طاقت ندارم
بابایی
18 فروردین 93 20:12
خوش به حال دخمل گلمون و خوش به حال مامان نازش که همش به فکرشه از بابا جون هم واسه گردنبد کعبه ممنونم خدا عمرشونو زیاد کنه تقدیم به همسرم تقدیم به دخملم تقدیم به باباجون
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
ممنون عزیزم اینا هم تقدیم به تو
مامان علی
18 فروردین 93 22:49
سلام. به به مبارک باشه پلاک دخترت..زیارت باباجونتم قبول..انشالله همسرتم به زودی میاد پیشت..و اینکه منم کم مونده پسرمو بغل کنم. منم چون طبیعی میخوان واسه 26اردیبهشت وقت داده.اگه سزارین میخواستم 15 اردیبهشت وقتش بود
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
انشالله شما هم به سلامتی فارغ بشین ممنون
ترنم
19 فروردین 93 8:48
سلام بسلامتی عزیزم همش 1 ماه مونده تا خوشگلتو بغل گنی ایشاله روزهای آخر رو هم بسلامتی تموم کنی و عکسای دخترتو برامون بذاری دلمون میخواد ببینیمش
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
انشالله منم لحظه شماری میکنم
مامان عرفان
19 فروردین 93 12:35
http://ninipoosh2.blogfa.com سلام عزیزم میشه به این وبلاگ سر بزنید و نظرتون رو بهم بگین. بنظرم لباساش هم جنسو طرحش خوبه و هم قیمتش عالیه.
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
ممنون حتما سر میزنم
سارینا
19 فروردین 93 13:08
عزیزم مبارکش باشه گردنبدش عزیزم ایشالا به سلامتی ازش استفاده کنه دست بابایی ش هم درد نکنه
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
ممنون گلم
مامان هلیـــــــــــــــــا
19 فروردین 93 14:08
دیگه چیزی نمونده عزیزم خوشحالم که حالت خوبه امیدوارم دخمل گلت به سلامتی به دنیا بیاد و در اغوشت بگیریش گردنبندش خیلی خوشگله مبارکش باشه دست بابا جونش درد نکنه
♥ مامان معصومه ♥
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان خانمی
19 فروردین 93 20:59
سلام دوست جونم پسر منم همن حول و حواشی دنیا میاد من الان حالتو دقیقا میفهمم ماه شماری ها دیگه به روز شماری رسیده وای خدایا پس کی این یک ماه هم تموم میشه
مامان راضیه
19 فروردین 93 22:57
وااااای خدا نیومده هنوز این پدر صلواتی.......فدایی داره.....اونم خاله راضیشه.....مامان مهیلا وبلاگ دخمل منا لینک نمیکنی
مامان هلیـــــــــــــــــا
20 فروردین 93 15:11
سلام عزیزم هلیا جون تو وبلاگش منتظرتونه
مامان شهناز
21 فروردین 93 17:24
سلام عزیزم 33 هفتگی دخترت مبارک ایشالا زود بگذره و سالم بیاد پیشتون.
مامان هلیا
23 فروردین 93 14:53
گردنبند دخملی مبارک ایشاا... زیارشون قبول باشه . مامانی سن شمار ، سن مهیلا جون رو درست نشون میده آخه اگه الآن 8 ماه و 25 روز باشه که تولد نی نی خیلی نزدیکه
مامان هلیـــــــــــــــــا
23 فروردین 93 18:23
خصوصی داری
مامان عرفان
25 فروردین 93 20:47
سلام عزيم. مباركه گردنبد مهيلاجون. راستي هيچي ترس نداره زايمان طبيعي. تو فكر كن خدا بهترين فرصت رو بهمون داده كه با تحمل درد زايمان گناهامون سبك بشه البته اونايي كه حق الله هست. تازه اونم شيريني خاص خودشو داره چون بخاطر دلبندمون تحمل مي كنيم. من اولين و اخرين بارداريمه. براي همين ميخوام تا اونجايي كه خدا ميخواد اين فرصت رو از دست ندم. كي از درد زايمان مرده كه من دوميش باشم. نترس عزيزم. تازه ميخوام ورزشهاشو براي امادگي هر پنجشنبه شركت كنم. به اميد خدا زايمان طبيعي ميكنم. چون من كاشت جنين داشتم دكترم راضي نيست و ميگه ريسكه. ما قول داده اگه اندازه لگنم درست باشه كمكم كنه.
مامان فندقی
26 فروردین 93 12:16
سلام دوست خوبم انشالا به سلامتی مهیلا جون رو بغل کنی من صمیمانه برای خودت و کوچلوت آرزوی سلامتی میکنم . من شما رو اد کردم تا یکی از دوستای خوب من باشی . مراقب خودتون باشید.
مامان مهنا
26 فروردین 93 12:46
سلام اميدوارم باباي مهربون مهيلا جوني به زودي برگرده يه بوس گنذه واسه دخمل نازت
ملیکا جون
26 فروردین 93 15:01
اخی بسلامتی ایشالا با سلامتی کامل نینی خوشگلتون بدنیا بیاد
مامان گیلدا
26 فروردین 93 16:34
سلام عزیزم خوشحالم که دخمل نازت مثل دختر من اردیبهشتیه ایشالله که هر دوشون سالم میان بغلمون مواظب خودتو دخترت باش من لینکتون کردم.
نارين
27 فروردین 93 14:16
مبارك عزيزم ايشاالله به سلامتي زايمان كني
♥مامان متین جون♥
28 فروردین 93 16:32
سلام خانومی..ایشالا بسلامتی و خوشی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخمل مامان می باشد