خبرای جدید و گردنبند کعبه
سلام دخمل ناز نازی من خوبی دیگه چیزی نمونده بیای تو بغلم این هفته 3و 4 تا خبر دست اول دارم که به ترتیب اول هفته برات میگم
شنبه رفتم پیش دکترت صدای قلبت و شنیدم الهی من فدای صدای قلبت بشم که مثل گنجیشک میزد دکتر نوری معرفی نامه ی بیمارستان و داد واسه 25 اردیبهشت این یعنی دیگه چیزی نمونده
دومی اینکه ناناشم شنبه واردهفتگی شد
سومی اینکه دوشنبه یعنی امروز باباجون ساعت 1ظهر از مکه تشریف آوردن زیارتشون قبول در ضمن واسه شما هم
گردنبند کعبه هم آوردن این هم عکسش مبارکت باشه و دست باباجون درد نکنه خدا سایه شون از سر ما کم نکنه
چهارمی اینکه سه شنبه بابایی با اتوبوس داره میاد پیش ما البته جمعه دوباره برمیگرده ولی عیبی نداره دو روزم دو روزه اون قدر دلم واسش تنگ شده که نگو درسته 2بار با وب دیدمش ولی بازم دلم براش تنگه
عزیز مامان حالا دو سه خط از شما بگیم که چه قدر شلوغی میکنین هی از این ور به این ور میرین فدای لگد زدنت راستی اونروز که بابایی داشت میرفت شما رو هم بوسید ولی شما در جواب یه لگد محکم بهش زدین این چه کاری بود که کردین ولی کلی خندیدیم
خوب دخملم باید برم مواظب خودت باش و تا به دنیا اومدنت محکم بچسب به شکمم فعلا بای وبوس تا پست جدید