مهیلانفس من و بابامهیلانفس من و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
مامان معصومه مامان معصومه ، تا این لحظه: 32 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
بابا محمدرضا بابا محمدرضا ، تا این لحظه: 33 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
هم دل شدن دلامونهم دل شدن دلامون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
وبلاگمونوبلاگمون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

دخمل مامان

شیطنت ها و دلتنگی

1393/7/1 15:30
351 بازدید
اشتراک گذاری

به روی ماهت عروسکم امید زندگیم الهی مامان فدات بشه شیطونم

دخترم امروز سه شنبه 1مهره و شما 4ماه و7 روزه هستین امروز روز بازگشایی مدارس هستش داشتم با خودم فک میکردم کی میشه یه روزی هم تورو راهی مدرسه بکنم الهی دورت بگردم

هفته پیش 5شنبه مامانی اینا رفتن و ما رو تنها گذاشتن و بازم تنها شدیم

ولی عیبی نداره قراره هفته ی دیگه مامان جون و بابا جون بیان پیشمون و یه هفته بمونن هورررررررررا

همون 5 شنبه ما مهمون بودیم خونه دوست بابایی نی نی شون شده بود ولیمه داده بودن ما رو هم دعوت کرده بودن یه دختر خانم ریزه میزه که اسمش معصومه بود اونجا تموم مهمونا نی نی داشتن بعضیاشون هم سن تو بودن و بعضی ها هم کوچولو تر از تو خلاصه اون شب بد نبود انشالله وقتی بزرگ شدین دوستای  خوبی با هم باشین و بازی کنین

جمعه اون هفته هم رفتیم نمایشگاه پاییزه چیزه زیادی نداشت ما همش یه بلوز شلوار برای زمستونت خریدیم از اونجا هم رفتیم پارک بابا هم واسمون شام خرید خوردیم وای که چه خوش گذشت

این روزا انقدر شلوغ و شیطون شدی نگو اصلا تو جات نمیمونی وقتی بر میگردم میبینم افتادی رو شکم وقتی درستت میکنم بازم برمیگردی تازگی ها هم خودتو دمر میکنی و خودت به جلو میکشی

مو دیگه تو سرم ندارم وقتی بغلت میکنم موهامو میگیری و میکشی وقتی به دستاتم نگاه میکنم کلی مو تو دستته

دیگه از شیطناتت بگم که عینک رو چشممون نمیزاری دو انگشتتو میبری زیر شیشه عینک بعد میندازی زمین بابا از این کارت خیلی خوشش میاد

دخترم از وقتی اومدیم قم خودم میبرمت حموم اولی و دومین بار تو حموم گریه کردی ولی سومین بار اصلا گریه نکردی و منم تعجب کردم

دخترم این روزا یکم دلتنگم همه ی روزام تکراری شده بعضی روزا گریم میگیره و گریه میکنم ولی نمیخوام بابا بفهمه اگه بفهمه اونم سرد میشه و دیگه نمیتونه درس بخونه صبح ها میره حوزه عصر ها هم دانشگاه درساشم خیلی خیلی سخته و من وتو هم تک تنها میمونیم

کلی با هم بازی میکنیم عزیزم تو همدم من هستی اگه تو نبودی من چیکار میکردم

ئن ممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذوئ.

 .م14ی.سممممم

گلم دستاتو گذاشتم تو کیبورد خودت اینا رو نوشتی منم پاکش نمیکنم تا وقتی بزرگ شدی خودت ببینی

دخترم حرف زیاده و وقت کمه عاشقتم جووووووووووووونمی

رفته بودی تو ساک مامانی اینا میخواستی با اونا بری تبریز گیرت آوردیم

اینم اون لباسی که از نمایشگاه پاییزه برات گرفتیم

اینم از حمومی که گفتم اصلا گریه نکردی عافیت باشه خانمی

اینم از مدل خوابت

دختر نماز خون من

اینم نمایی از دست من و تو وبابا

دوستتتتتتتتتتتتتتتتت دارم بای

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (26)

arezoo
1 مهر 93 21:14
دلتنگ نباشی عزیزم. وای که نمای پشت سر مهیلا مثل دلسای منه. خدا حفظشون کنه. بعضی وقتا آدم دوس داره ی وقتی برای خودش باشه ولی با وجود این کوچولوهای دوس داشتنی نمیشه و.............
مامان حديث
1 مهر 93 21:16
عليك سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ان شاا... مهيلام بزرگ مي شه ميره مدرسه خيلي ناز بود عكساش ان شاا.. خانواده تون كنار هم شاد شاد شاد باشه
خاله انسیه
1 مهر 93 22:00
سلام معصومه خانم فقط شما تنها نشیدن ماهم هر موقع این عکسای مهیلا رو می بینیم دلتنگ شما می شیم حتی اشک دور چشامون حلقه میکنه بوس
مامان نی نی کوچولو
1 مهر 93 22:56
وای جوجو ماه شدیماشاالله هزارماشاالله به دخملی بانمک و ناز خودمای کلک میخواستی یواشکی بری مامان و تنها بزاریالهی آخی چه ناز خوابیده دقیقا مثل طاها میخوابه الهی قربونتون برم من فرشته های نازواقعا هم ما شماها را نداشتیم چیکار میکردیم آخه.پس خانمی از تک تک لحظات زندگیت استفاده کن.جوجوی ناز خاله دوستت دالم م م م م هزرارتا بوس
مامان محمد پارسا
1 مهر 93 23:38
سلام.مبارک باشه چهار ماهگیت عزیز خاله. قربون عروس محجبه ی خودم حالا حالاها جا داره تا از شیطونیاش بگی بزار راه بیفته اخ اخ اخ اخ
مامان حديث
2 مهر 93 0:02
سلام شبتون بخير ما هم نزديكي هاي تبريزيم بستان آباد هستيم مي شناسين؟
مامان مهنا
2 مهر 93 0:50
عزیزم منم بعضی وقتها توخلوت خودم گریه میکنم مخصوصا روزایی که مهنا گریه میکنه و تنهایی نمیتونم ارومش کنم
محمد
2 مهر 93 6:35
چون آب به جويباروچون باد به دشت روزي دگر از نوبت عمرم بگذشت هرگز غم دوروز مرا ياد نگشت روزي كه نيامدست و روزي كه گذشت ...
مامان حديث
2 مهر 93 10:32
سلااااااااااام صبح تون بخير همشهري خيلي خوشحال شدم !!! نازلي قئزئم نجوردي؟؟؟
مينا مامان اميرعلي
2 مهر 93 12:05
الهي عزيزم ماشالله شيرين شده اين دخملي بووووووووووووووووووووووس
سهند
2 مهر 93 13:11
سلام خدا برا مامان وباباش نگه داره وانشالله در آینده موفق وسربلند باشد . خدایا ، آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم . . .
مامان بهار
2 مهر 93 13:51
ای قربون دستای کپل و سفیدت برممممممم.
مامان فاطمه سادات
2 مهر 93 16:32
سلام عزیزم دختر خیلی خیلی نازی داری با اجازتون ما شما رو لینک کردیم تا بیشتر بهتون سر بزنیم اگه خواستین شما هم منو بلینک
مامان فاطمه
2 مهر 93 17:16
سلام مامانی مهربون مهیلا جون...عزیزم نبینم احساس دلتنگی کنی پس دوست به چه دردی می خوره؟راستی همسر من هم حوزه درس می خونه!اگه دوست داشتی یه روز قرار بذاریم همو ببینیم قربون مهیلا نفس برم من با این چادر سر کردنش
مامان فاطمه
2 مهر 93 17:17
راستی لباس دخملی هم خیلی خوشکل بود
مامانی دخمل بلا
2 مهر 93 18:45
سلام مامانی گل و مهربون مهیلا جونم خوبی عزیزم ؟ چطوری گلم ؟ وای که جقدر مااه شدی مهیلا جون بعد از حموم ... تو هم مثل فاطمه معلومه خیلی بازیگوشی خوشمزه خانوم من .... عزیزم گریه نکن ... دوری سخته ... منم مثل تو دور از خوانواده هستم ... چه میشه کرد .... خدا بزرگه ... خدا همسر و دختر نازت رو برات حفظ کنه .... من خودم به تنهایی از 40 روزگی فاطمه رو میبرم حمام ... خیلی از کارهای فاطمه رو با اینکه ناوارد بودم به تنهایی انجام دادم .. واکسنهاش رو به تنهایی بردم زدم و ازش مراقبت کردم .. گوشهاش رو به تنهایی بردم برای سوراخ کردن ... آش دندونیش همینطور ... میدونم دست تنها سخته و آدم دلش میگیره ... درکت میکنم ولی خدا بزرگه و کمک میکنه ... مراقب خودت و دخملی باش .
نوشین
3 مهر 93 8:06
خدا حفظش کنه عزیزم دختر گلتو چقدر اونجا که از حموم اومده بیرون ناز شده خیلی دخمل نازی داری جیگره .گلم اون حالت روحیت که میگی گریه میکنی طبیعیه به مرور خوب میشه خوشحال میشم با هم دوست باشیم
مامان علی
3 مهر 93 10:20
سلام. مهیلا جوووووونم چه نازی...عزیرم منم دلتنگتونم..بووووووووش
سهند
3 مهر 93 21:34
هنوز آخـرین جملـۀ خُـدا تویِ گوشم زنگ می زند : . از قلبِ کوچکِ تو تا من یک راهِ مُستـقیـم است ! . اگر گُم شدی از این راه بیــا ... . از دلَت شُروع کُن !!
نوشین
4 مهر 93 9:13
سلام مامان معصومه جان ممنونم عزیزم منم با افتخار شما رو لینک کردم
مامانی دخمل بلا
4 مهر 93 12:34
سالروز پیوند دو نور آسمانی , حضرت علی علیه السلام و جضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رو تبریک عرض میکنم ....
ترنم
5 مهر 93 8:48
لباسات مبارک عزیزم... حمومت هم عافیت تنت باشه...... ایشاله بابایی هم زود زود درساش تموم بشه و نمره های خوب بیاره
مامان حبه قند
5 مهر 93 19:09
غربت خیلی سخته اما باید با دختر نازت خودتو سرگرم کنیییی.خدا حفظش کنه که اینهمه ماههه
مامان حديث
5 مهر 93 21:01
سلام من حديثم با درس شيرين رياضي اومدم بياييد ديدنم منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااا
♥مامان مرجان♥
8 مهر 93 21:06
آخی ایشالا زودتر درس همسری تموم بشه و برگردین وطن و دوری و غریبی تموم بشه مهیلا گل منی عزیزم رفتی تو ساک نی نی خوشکله
مامان حديث
9 مهر 93 16:30
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام من اومدم با كلي مطالب جديد شعر و قصه و عكساي خوب خوب منتظرما!!!!!!!!!!!!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخمل مامان می باشد