مهیلانفس من و بابامهیلانفس من و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
مامان معصومه مامان معصومه ، تا این لحظه: 32 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره
بابا محمدرضا بابا محمدرضا ، تا این لحظه: 33 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
هم دل شدن دلامونهم دل شدن دلامون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه سن داره
وبلاگمونوبلاگمون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

دخمل مامان

سومین سفرکاشان - نیاسر

1393/7/5 22:41
514 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم عشقم وجودم

امروز اومدم برات از سومین سفرت برات بنویسم درسته سفرنیم روزه بود ولی کلی خوش گذشت

ما روزچهارشنبه با بابا صحبت کردیم وقرارشد پنچ شنبه بریم کاشان آخه حوصلمون سر رفته بود خلاصه 5شنبه بابا یکم از خواب دیر بلندشد وتا خواندن نماز ساعت 1حرکت کردیم و ساعت 2:30 به کاشان رسیدیم اول رفتیم ناهارخوردیم اونم چه ناهاری کنار جوی آب و هوای عالی ولی مگه این زنبورا گذاشتن همش میترسیدم نیشت بزنن پشه بندت هم یادم  رفته بود بردارم

خلاصه بعداز خوردن ناهار رفتیم باغ فین من و بابا یه بار رفته بودیم  و این دفعه شما رو بردیم اول از طرف جنگلش رفتیم وچندتا عکس انداختیم

بعدش رفتیم کنار آبها وحوضی که بهش حوض آرزوها میگن که باید توش سکه بندازی آرزو کنی

بعدش رفتیم حمام که اونجا یکم تاریک وهواش بخاربود و تو هم اصلا از اونجا خوشت نیومد راستی اینم بگم موزه و تابلوهای قدیمی هم داشت ولی ما نرفتیم چون هم جای کالسکه نداشت هم به درد تو نمیخورد

اینجا رختکن بود

اینجا هم محل شهادت امیرکبیره

بعد از اونجا اومدیم دوباره تو باغ چندتا عکس انداختیم و ازباغ خارج شدیم ازمغازه های نزدیک باغ هم گلاب خریدیم و سوار ماشین شدیم و................

نه نرفتیم خونه رفتیم نیاسر که تقریبا در 10 کیلومتری کاشان قرار داشت اونجا هم رفتیم آبشار وای که هواش چه سرد بود اینم بگم اونجا مرکز ترشک و لواشک بود

عاشق این عکستم  فدای صورت گردت که میون ترشایی عسلم

بوووووووووووووووووووووووووس

گلم اینم از سفرت امیدوارم خوشت بیاد

مهیلا در سفر4 ماه و 9روزه هست

مخلصیم بدرود

 

 

پسندها (7)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (24)

مامان مهنا
6 مهر 93 0:56
خوش به حال مهیلا جووونی انشالله همیشه خوش و خرم باشین
مامان حديث
6 مهر 93 10:12
به به!!!! دخمل خانمي سفر خوش گذشت ان شاا.. هميشه با ماماني و بابايي شاد شاد شاد باشين
مامان حديث
6 مهر 93 10:15
سلام مرسي خاله جوووووونمبهمون سرزدي. باشه حتما اين طرحهاي سياه و سفيد رو با ماژيك مشكي تو A4بكشين و بذارين مهيلا نگاه كنه بهشون هر چن دقيقه عوض كنين من كه خيلي خوشم مياد ازشون عاشق اون خط خطي هايي هستم كه دارم ميخورم
گیلدا
6 مهر 93 13:27
همیشه به گشت ایشالله همیشه شاد باشین
مامان علی
6 مهر 93 14:28
سلام. .دختر خوردنی من....ای جوووووونم. .فداش بشم....ماهه شب 14پیشش بی ریخته...الهی...خدایا چه نازه ماشالله. نصیب پسرم بشه انشالله. .. مهیلا جوووووونم سفر خوش گذشت ؟؟؟ دلتنگ روی ماهتم....عاشقتم. ..علی هم دلتنگته.... راستی مهیلا جووون من دلتنگ مامان معصومه ات هستم. بووووووووش واسه هر دوتون
مامان شهراد
6 مهر 93 15:18
سلام مامانی همیشه به سیر گشت. به سلامتی و خوشی.ایشالا همیشه به شادی برین سفرای زیارتی( پیام پیر زنی شد) مهیلای خوشگل و ببوس
مامان فاطمه سادات
7 مهر 93 10:38
گاهی اوقات مسافرت یکی از ضروریترین نیاز ها میشه خوشحالم که بهتون خوش گذشته
arezoo
7 مهر 93 14:09
سلام عزیزم اگه درست متوجه منظورت شده باشم و مشکل یبوستش رو میگی بیشترین زمانی که طول کشید5روز بود که اونم فقط 2بار اینجوری شدو با دکترش که صحبت کردم گفت مشکلی نداره وبهش شربتش رو 3،4بار در روز بده(شربت کامی وی) خیلی شربت خوبیه کنار اون نبات داغ هم میدادم که خداروشکر مشکلش برطرف شد الان هرروز یا اگه طول بکشه 3روز که طبیعیه. ضمنا ترنجبین هم خیلی خوبه من بهش دادم یه بار که تاثیرش رو گذاشت. دل درد کم داره که با شربتش مشکلش حل میشه. ببخشید اگه خیلی کامل توضیح دادم
مينا مامان اميرعلي
7 مهر 93 21:35
وااااااااااااي خانومي گل چقدر خوب كه بهت خوش گذشته راستي فكر كنم مهيلاجون خيلي شبيه باباشه
مامان بهار
8 مهر 93 13:18
جیگر این دخملی ناز و دوست داشتنیمونو بخورم منننننننن
♥مامان مرجان♥
8 مهر 93 21:02
سلام عزیزم انقد نگار بهانه گیر شده که به هیچکدوم از کارام نمیرسم یاد گرفته همش داد میزنه سفرتون بخیر باشه عکسای مهیلا جون خیلی قشنگ شده ببوسش
سهند
9 مهر 93 12:26
سلام خواهش میکنم شما لطف دارید واقعا بزرگوارید . خدا مهیلا جون را برا بابا ومانش نگه داره وانشالله همیشه وجودش موجب شادی شما گردد .
سهند
9 مهر 93 12:36
مادرم فرشته است.. ولی هیچوقت ندیدم پرواز کند... زیرا به پایش... من را بسته بود.. برادرم را... پدرم را... و همه ی زندگیش را... معذرت میخواهم نیوتون..! راز جاذبه، "مادر" من است! معذرت میخواهم ادیسون! چرا که "مادر" من اولین چراغ زندگی من است! معذرت میخواهم انیشتین! فرمولهای تو از توضیح "مادر" من عاجزند! رومئو! همه راه ها به عشق "مادر" من ختم میشود! مادر من ، عشق من است.. میترسم برای ماندن در کنارم از بهشت به جهنم بیاید مادرست دیگر ..
سهند
9 مهر 93 13:38
قلب مهـــمانخانه نيست ، که آدمــــها بيايند ... دو سه ساعت ، يا دو سه روزي توي آن بمانند و بعد بروند ! قلب لانه ي گنجشک نيست که در بهـــار ساخته بشود ، و در پائـــيز ، باد آن را با خودش ببرد ! قلب ؟! راستش نميدانم چيست ! امــــا اين را ميدانم که جاي آدمـــــهاي خيلي خوب است...
مامان فاطمه
9 مهر 93 16:33
سلام عزیزم همیشه به سفر... خوبین؟مهیلا جونم چطوره؟الهی قربونش برم همه ی عکساش ناز بودن ولی آخری خیلی باحال بود
مامان حديث
9 مهر 93 17:23
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام من اومدم با كلي مطالب جديد شعر و قصه و عكساي خوب خوب منتظرما!!!!!!!!!!!!!
مامان جون
9 مهر 93 23:46
همیشه به تفریح عزیزم ، ماشاالله عکسای مهیلا جون خیلی قشنگن، انشاالله همیشه دلتون شاد و لبتون خندون
مامانی و بابایی دخمل بلا
10 مهر 93 16:22
سلام مامانی گل و نازنین مهیلای عزیزم گلم ببخش تاخیر به وجود اومده برای پاسخ به کامنتت و سوالت رو ... کمی درگیر بودم دوست خوب من ... عزیز دلم دل دردهای فاطمه جونی ما دقیقا تا 4 ماه و 10 روزگیش ادامه داشت ... خیلی هم وحشتناک بود و اصلا خوب نمیشد و شبها به هبچ وجه نمیتونست بخوابه از درد .... ولی خوب شد خداروشکر ... الان فقط گاهی حوالی صبح اونم اگه شب قبلش غذا خورده باشه و شکمش کار نکرده باشه کمی دلش درد میگیره ... اونم کوتاه ... فاطمه برای کار کردن شکمش مشکلی نداشت و دیر به دیر نبود ولی درد زیاد داشت ... دکت یه قطره دایمتیکون بهش داده بود که خیلی خوب بود ... اون رو که بهش میدادم یه کم بعد شکمش کار میکرد و بهتر میشد درداش ... به خصوص روزها ... حمام هم که میبردمش , نیم ساعت دیگش شکمش کار میکرد و باز هم آرومتر میشد به نسبت ... دختر عمم هم میگفت من دخترم وقتی شکمش کار نمیکرد و دل درد داشت از گلیسیرین که از داروخانه میگرفتم استفاده میکردم .... با سرنگ , خیلی کم و از مقعد میریختم , بلافاصله شکمش کار میکرد و آروم میشد ولی من این راه رو سرخود ترسیدم امتحان کنم و انجام ندادم ... کلا سعی کن کمی آب جوشیده سرد هر بار بعد از شیر خوردن بهش بدی , برای دفع راحت کمکش میکنه ... غذا هم فعلا زوده بهش بدی و شکمش رو سفت میکنه ... خودت هم غذاهایی که خیلی حبوبات دارن مصرف نکن ... گرچه برای ما تاثیری نداشت این پرهیز غذایی ولی حتما بی تاثیر هم نیست و همینطور خودت عرق نعنا بخور زیااااااااد بعد از غذا ... نگران نباش ... این دل درها طبیعیه ... دختر من که از 15 روزگی تا 4 ماه و 10 روزگی آروم و قرار نداشت ... بازم بین این همه دارو کمی دایمتیکون آرومش میکرد ... قطره آ د هم بده حتما به مهیلا ... سعی کن 13 قطره صبح و 12 قطره شب بدی .... فاطمه هر وقت اینطوری بهش قطره آ د میدادم کمی بعدش شکمش کار میکرد و آرومتر میشد .... راجع به وزنش هم فکر کنم قد و وزن مهیلا خوب باشه عزیز دلم ... من دقیقا یادم نیست فاطمه 4 ماهگی چقدر بوده , توی کارتش هم چون تاریخ نزده از 2 ماهگی به بعد ع نتونستم دقیق بفهمم چقدر بوده اون موقع ولی مطمئنم بیشتر از مهیلا نبوده وزنش و قدش ... نگران نباش دوست خوبم ... انشاالله که همیشه دختر گلت سالم و سلامت باشه در کنار بابایی و مامانی مهربونش ...
ابجی سجا
11 مهر 93 19:21
قانون جاذبه را سیب کشف کرد وقتی آدم برای حوایش بهشت را هم فروخت !
مامان نی نی کوچولو
12 مهر 93 14:27
به به همیشه به گردش و سفر مهیلا خانموای چه آبشار قشنگی رفتین خوش به حالتون من عاشق آبشار هستم.مهیلای گلم چه ماه شده ،وای که چقدر با اون کلاهش بامزه شدهدوستت دارم مهیلای نازم امیدوارم همیشه در کنار خانواده جونت شاد باشی
مامانی و بابایی دخمل بلا
12 مهر 93 16:40
خدایا ، قبله ام ، سجاده ام , حرف دلم , آخر تویی تو خدایا , معبد و معبود دنیا و سر شوریده ام , آخر تویی تو ********************* عید را بهانه کنیم تا به همه کسانی که دوستشان داریم سلامی بکنیم ، نام شما در اندیشه و مهرتان در قلب ماست . . . عید قربان بر شما مبارک ....
مامان حديث
14 مهر 93 17:04
سلام خوب هستين؟ مهيلاي گل ما چطوره؟ آبجي گل من دل من و دل شما!الان دلم هواتونو كرده بود تو وبلاگتون بودم برگشتم ديدم كامنت گذاشتين ممنون بووووووووووووس برا مهيلا جونم
مامان حديث
16 مهر 93 17:25
هر کودک ، مثل گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر ، خانه ها را به نزدیکت ترین بهارها گره زده است .... دختر نازم از خداي مهربونم ميخوام كمكم كنه تا گلهاي معطر وجودت رو هميشه تازه نگه دارم تا عطر وجودت بي بهره نباشم. روز کودک مبارک ...
مامان بهراد
21 مهر 93 21:34
سلام عزیزم خسته سفر نباشی . خوش گذشت . ماشالا به مهیلا خانم چه ناناز و بزرگ شده ماشالا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخمل مامان می باشد