اخبــــــــــــــــــــار این روزها2
سلام خانمم سلام فندقم خووووبی عروسکم دخملم این چند روز که نبودم کلی اتفاقات افتاده که میخوام برات بگم اول از همه یه خبر خوووووش اونم اینکه فردا داریم بر میگردیم تبریز دو سه هفته اونجاییم کلیی خوش میگذرونیم خب بعد از اون بریم سراغ خبرها بعد از زدن واکسنت که کلی کم اشتها شدی و هر چی میدادم تو دهنت نگهش میداشتی مهرزاد جون مامان عرفان ناز بهم آبلیمو رو پیشنهاد داد که خدا رو شکر جواب داد منم کلی دعاش کردم نذر کرده بودم اگه تو با این کار بخوری برم تو حرم واسش نماز بخونم که انشالله فردا میرم و براش میخونم و دعاشون میکنم ولی چون ریفلاکس داشتی آبلیمو شدیدش میکرد و این باعث میشد تو شیر نخوری این موضوع رو با مرضیه جون مامان علی در میون گ...
نویسنده :
♥ مامان معصومه ♥
1:04