اولین سالگرد میلادت مبارک مهیلا
سلام نفسمم خانومم روحم تولدت مبارک دیگه این بار ننوشتم ماهگردت مبارک نوشتم تولدت مبارک
تولدت و با یه روز تاخیر در 25اردیبهشت1394 مصادف با شب مبعث پیامبر برگزار کردیم
چون 24اردیبهشت شهادت امام موسی کاظم<ع>بود به دلم اومد برات جشن بگیرم
مامان جون و باباجون روز یکشنبه اومدن و عمه توران هم چهارشنبه با قطار از تهران تشریف آوردن و مامانی اینا هم چهارشنبه 1بامداد رسیدن و جمعه هم عمه المیرا با احسان اومدن
وچون تولدت روز جمعه بود صبح جمعه ناهار کردیم و کلی چیز درست کرده بودم پیش غذا دسر و ...
صبح هم با مامان جون خونمون و تزیین کردیم بعداز خوردن ناهار و یکم استراحت و تماشا کردن باباها و دایی به فوتبال تراختور
بعد از تماشای فوتبال تولد تو رو گرفتیم عصرشم من و بابا رفتیم برات کیک خریدیم
اینم کیکات از بدو تولد تا11ماهگی
اینم از میز ناهار
اینم از میزبان مهمان ها
اینم از کیک تولدت
اینم از میز تولد در شب
اینم تو و دایی امین واحسان وبابا
اینم دستامون تو بریدن کیک
واما ..........
کادوها ..من وبابا برات تاب خریدیم خیلی وقته دوست داشتم برات تاب بخرم ولی از اون تاب ها یی که آویز میشه میترسیدم ولی بالاخره برات گرفتم
مامان جون وباباجون دوچرخه
مامانی وخاله انسیه برات یه پیراهن خوشگل با تل که داده بودن برات بدوزن بابایی هم 100تومان پول دایی امین واکر کودک که بتونی باهاش با کمک خدا راه بری
عمه توران هم 50 تومان پول
عمه المیرا هم اسباب بازی و لاکپشت که میخونه و جوراب شلواری
دست همشون درد نکنه
این همون پیراهن و دوچرخته
اینم تابت که واضح نیس بعدا برات یکی دیگه میزارم
تا یادم نرفته تو روز تولدت 2تا دندون درآوردی یکی بالا یکی پایین فک کنم باز داری دندون دربیاری
روز دوشنبه هم رفتیم بهداشت و واکسنتو زدن زیاد گریه نکردی وزن و قد ودور سرتم اندازه گرفتن گفتن وزنت کمه یه ماه دیگه بیار
خلاصه اینم جشن تولد ساده ی تو مبارکت باشه بووووووووس