دلتنگی مامان
سلام فندق مامان دیگه حسابی دلم برات تنگ شده دیروز وامروز خیلی شلوغی کردی عیبی نداره خدارو شکرهمیشه اینجوری باش که من نگرانت نشم این روزا برام سخت شده
نه عزیزم تو اصلا منو اذیت نمیکنی تو واقعا فرشته ای ازوقتی تو اومدی تودلم نه ویار داشتم نه کمردرد ونه اصلا هیچی خداروشکر مامان ما اینجا مهمون خانم فاطمه هستیم میدونه من اینجا غریبم هوامو دارن
دیگه روزا واسم تکراری شده میخوام زود برم تبریز اگه این هفته هم تموم بشه میمونه 2 هفته این دو هفته هم مثل لاک پشت میگذره موندم چیکارکنم احتمال داره فردا بریم تهران اگه بریم خوب میشه همش نگران تو ام چون 2/5 ماهه صدای قلبتو نشنیدم فقط سونو رفتم فهمیدم سالمی ولی نگرانتم دکترتم اینجا نیست توتبریزه ولی اشکالی نداره خدا باماست بابایی هم پیشمونه که اگه خدایی نکرده اتفاقی برای من و تو بیفته ماروبرسونه یه جایی این روزا خیلی هوامونو داره دستش درد نکنه بابای مهربون و منم همسر مهربونی دارم ازاینجا ازش تشکر میکنم مرسی بابای کوچولو